جرقه مامان و باباجرقه مامان و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه سن داره

Before you were conceived I wanted you...

سکسکه! :)

صبحِ سحرِ اولین روز از هفته ی 35 ، هیکآپ کردنت رو برای بار اول حس کردم عزیــــــــــزم رفته بودم دستشویی، برگشتم تو تخت، دراز کشیدنی ضربه های خفیفِ نبض مانندت رو حس کردم تا چند دقیقه ادامه داشت (البته این بالا وول هم میخوردی اما اون نبض داخلی و جدید مهم بود) همسرچه بیدار شدو دستشو گذاشتو کلیییی دوتایی شادان شدیم قربون سکسکه زدنت بشم مننننن   فکرکنم حق با مامانم بود، چرخیدی، چون مرکز سکسکه ها اون پایینه و کل شکم نبض میشه مامان از روی تیز بودن شکمم و اینکه مرکز شکمم تیزه و پهلو ندارم میگفت، شمام که محوطه ی کاریت همون وسطه   با اینکه آقای دکتر گفتن از این به بعد ضربه ها خفیف تره ولی چنان شک...
24 شهريور 1393

ویزیت هفته 34

امروز صبح ( 17 شهریور ) یه سر رفتیم نمایشگاه مادر و کودک (نمایشگاه بین المللی) خرید نداشتیم میخواستیم ببینیم چطوره؟ که خوب نبود   ساعت 3.30 نوبت دکتر داشتم رفتیم و وزن شدمو 1 کیلو اضافه کردم این ماه  (خودم تو خونه کشیدم اصلا اضافه نکرده بودم، البته قرار بود دیگه نکشم خودمو  همسرچه میخواد جمعش کنه ترازو رو ) شاداااانم تا الان کلا 12 کیلو اضافه شدممم ... پس انشالله تا ماه دیگه کاملا روتینم ++ همسرچه همش میگه آخه مگه تپل بودن چه بدی داره؟ هی به فکر وزنی؟ (داره بهش خوش میگذره آخه  )   بعدم معاینه شدمو سانتی متر زده شدیم باز  که همه چی خوب و نرمال بود موقعیت سر نی ...
17 شهريور 1393

33+3

امروز در هفته 33 + 3 روز به سر میبریم و چون عددشو دوست داشتم یه پست بهش اختصاص دادم (!) خدایا شکرت که همه چیز خیلی عالی پیش رفت ...
13 شهريور 1393
1